در ستایش دیوانگی !

(تهران، ۲۲ مهرماه ۱۳۹۲)
در جستجوی کتابی از اکسل هونت درباره «به رسمیت شناخته شدن» – که در اواخر قرن بیستم نوشته شده است- بودم که به کتابی برخوردم مربوط به اوایل قرن شانزدهم، از دسیدریوس اراسموس معروف به اراسم رتردامی، در باب دیوانگی! حیفم آمد کتاب را بی تورقی اجمالی بر زمین بگذارم. 
در تقدیم‌نامه کتاب که عنوان «سلام بر تو»، سلام بر توماس مور (کسی که کتاب به او اهدا شده است) را دارد، اراسم می‌نویسد که تصمیم گرفته است وقت خود را به کاری جدی مصروف سازد و «رساله‌ای در ستایش دیوانگی» ترتیب دهد و بلافاصله از توماس مور می‌پرسد: قطعاً خواهی گفت این چه فکر عجیبی است که مینرو (Minerve) -رب‌النوع رومی و سمبل عقل و دشمن تمام‌قد دیوانگی- «در تو القا کرده است؟» و پاسخ می‌دهد که باید بگویم «نام خانوادگی تو موجب این الهام گردید.» زیرا «همان‌قدر که تو از دیوانگی به دور هستی» ریشه نام خانوادگی تو یعنی مور، به مفهوم یونانی موریا یعنی دیوانگی، نزدیک است.
اراسم در ادامه از توماس مور می‌خواهد که نه‌تنها این «خطابه مختصر» را از دوست خود به‌عنوان یادگاری بپذیرد، بلکه حتی دفاع از آن را نیز به عهده گیرد: «زیرا چون به تو اهدا شده است، به تو تعلق دارد و نه به من»!
کتاب به‌حساب همگان و ازجمله به‌حساب فیلسوفان که «به علت ریش‌بلند و ردای درازی» که دارند، «مردمانی محترم هستند»، خوب رسیدگی کرده است. فیلسوفان را اراسم مردمانی می‌داند که فقط خودشان را از عقلا می‌دانند و سایر مردم را با سایه‌هایی که معلق می‌زنند، مقایسه می‌کنند. فرمایشات اینان را اراسم هذیان‌های شیرین و دلپذیر می‌خواند. کتاب حیف است که خوانده نشود، یعنی نمی‌تواند خوانده نشود. می‌خوانم و باز می‌نویسم!